بنام خداوند یکتا
همه مردم ایران می دانند رهبری در بیانات چند ماه پیش خودشان اقتصاد مقاومتی را به نوعی مطرح کردند که واقعا می شود گفت این امر نیاز جامعه امروزی کشور ما که تحت تحریم های شدید قرار دارد
اما چکونه می شود در رشته ارائه کالاهای مورد نیاز روزانه مردم در سرتاسر کشور از دست دلالان و سود جویان و شاید محتکرینی که نه به خدا و نه به مردم و نه به انقلاب عقیده داشته و فقط برای در امد کاذب فکر و به ان عمل می کنند در برابر این عده شاید معدود ولی اثر گذار چکونه می شود با این تعداد مقابله کرد؟
در سه ماه گذشته همه مردم و مسئولان می دانند با اعمال تحربم های جدید و یکجانبه امریکا و دوستان ان و اتحادیه در هم ریخته اروپا فقط در یک مسئله باهم همفکر و عمل می کنند انهم فشارهای روزانه اقتصادی و بانگی و رسانه ای به ایران که اخرین عمل غیر قانونی انها تحریم و بر داشتن 19 کانال تلویزیونی از ماهواره های بود.
به نظر من فشارهای اقتصادی مهمترین هدف غرب برعلیه مردم ما می باشد تا مردم به تنگ بیایند و به خیابانها بیایند و در ان صورت عده ای نادان و نا اگاه یا اگاه انهائیکه در سال 88 به بهانه تقلب در انتخابات کشور را با نارامی و عدم امنیت به مدت حدودا یک ماه عمل کردند شاید در میان این عده کسانی باشند از غرب برنامه های مختلفی را دریافت کنند و درشهرهای مختلف به اجرا بگذارند ما می دانیم هدف اصلی این تحریم های غیر قانونی سیاسی می باشد ولا غیر پس چاره ای باید اندیشید.
لازم می دانم مطلبی را نیز قبل از مطرح کردن یکی از روش های به نظر من بسیار پر اهمیت و مفید در اجرای اقتصاد مقاومتی بنویسم.
چند روز پیش در شهر استارا توسط فرماندار یا مقامات دولتی به بهانه روز ورزش همگانی با دادن وعده و قول هایی از قبیل برنده شدن عده ای از قبیل ماشین و رفتن به مراگز مذهبی راه پیمایی مردمی کسترده انجام گرفت که من این برنامه را درشبکه چهار سیما مشاهده کردم.
به نظر من انجام چنین راهپیمایی به بهانه ورزش همگانی و سازماندهی ان توسط مقامات دولتی شهر استارا در شرایطی که کشور ما تحت تحریم و تهدید قرار دارد درست نیست بلکه اینجانب این مسئله را نوعی اشنا کردن مخالفان نظام با همدیگر و اوردن مردم به خیابانها و یاد دادن و یا اموزش دادن مردم برای امدن به خیابانها و اشنا شدن با همدیگر برای روزهای اینده میباشد که این نیز می تواند نوعی فتنه باشد.نظر شخصی.
سئوال اساسی این است اگر مردم می خواهند به ورزش اهمیت بدهند و به نوعی ورزش کنند خودشان این کار را از همه بهتر می توانند اجرا کنند که سالیانی است این کار توسط مردم انجام می گیرد ولی اوردن ان همه جمعیت به خیابانها انهم با سازماندهی مشکوک مسئولین نظام در این شرایط کنونی مفید نیست.
اما طرح پیشنهادی اینجانب برای قطع دست اهتکارگران و گران فروشان و کسانی در خبرها شنیدم کالا را در اختیار دارند ولی به مردم عرضه نمی کنند.
مانند خبری که امروز از صدا وسیما در یک مصاحبه شنیدم عدم تحویل اتومبیل هائیکه پول ان پرداخت شده ولی بعد از گذشت شش ماه از تحویل ماشین خبری نیست یا مبالغ زیادی به خاطر بالا رفتن ارزش دلار و کاهش ارزش ریال از مردم طلب می کنند.
یکی از راه های مقابله با متخلفان اقتصادی که در راستای اهداف دشمن عمل می کنند:
دایر کردن مغازه های بزرگ به هر شگل و به هر نام که از تولید به مصرف عمل کند.
تجربه نشان میدهد واسطه گران و همان دلالان کسانی هستند که به خاطر بدست اوردن سود بیشتر به هر کاری چه در گذشته و چه در حال اقدام کرده اند بازداشت عده ای از گران فروشان راه چاره نیست.
دولت می تواند سریعا فروشگاه های بزرگ دایمی را در محل های مختلف شهرهای بزرگ با مدیریت عده ای از افراد خیر دایر کرده و چه کالاهای وارداتی و چه تولیدات داخلی را با یک اساسنامه منظم و کوتاه در زمان بسیار کوتاه به ان فروشگاهها تحویل داده شود.
و در این صورت است که اگر دست واسطه ها و دلالان از توضیح کالا قطع شود قیمت کالاها در ان فروشگاه ها ثابت می ماند و مردم می توانند به راحتی کالاهای مورد نیاز خودشان را خریداری کنند.
این فروشگاه شاید برای بقال ها ضربه بزند ولی صاحبان بقال ها می توانند در ان فروشگاههای بزرگ مشغول بکار شوند
یاد اوری میکنم کشور ما در شرایطی نیست دولت و مسئولان کشور این مسئله را کم اثر یا خدا نا کرده بی اهمیت در نظر بگیرید.
دایر کردن این فروشگاه ها باید به گونه ای باشد که در هر شهر و شهرستان به اندازه جمعیت ان شهر و شهرستان تعداد انها سریعا طراحی و ایجاد شود.
اینگونه نباشد که مثلا در تهران دولت چند فروشگاه در جنوب شهر دایر کند این کار پاسخگوی گران شدن کالاها را نخواهد داد.
این روش باید به نوعی قانونمند و در جامعه نهادینه شود تا هر فردی که مثلا ده میلیون تومان پول در اختیار دارد فورا یک مغازه دایر کند و شروع کند به فعالیت در جامعه دایر کردن فروشگاه های بزرگ می بایست در تحت عنوان اقتصاد اسلامی نو عی بازو به حساب بیاید.
زیرا غیر از این روش در جامعه اقتصاد ازاد نمی توان جلو گران فروشان را گرفت.
البته شاید اطاق بازگانی و اتحادیه اصناف با این عمل مخالفت جدی کنند شاید بازاریهای ها هم به خیابانها بیایند واعتراض هم بکنند ولی هر عملی عکس العملی را در بر خواهد داشت چاره راه این است دولت با تشکیل جلسه با اتحادیه اصناف و اطاق بازرگانی به انها این مهم را توضیح دهد که اگر کسی یا کسانی از این کار اسیب مالی می بینند بیایند در ان فروشگاه ها مشغول به کار شوند.
دیگر زمان ارائه کالاها به روش گذشته در ایران و اکثر کشورهای دارای استقلال اقتصادی به سر امده است حالا زمان تحول است.
کسانی که این مطب یا طرح را مطالعه می کنند لطفا این نوشته را به دولت انتقال دهند زیرا من در کشوری زندگی میکنم که قادر نیستم به سایت های دولتی دست بیابم زیرا در اینجا این وب سایتها بسته شده است.و قابل مشاهد هم نیست.
امیدوارم با ایجاد فروشگاه ها با تعداد بسیار زیاد در شهرها بتوان جلو گران شدن کلا های مورد نیاز مردم گرفته شود.
نتیجه:
حاصل ایجاد فروشگاه ها این می شود که خدمت به مردم شریف ایران از تولید به مصرف و قطع دست گران فروشان و دلالان که مخل هر جامعه می باشند
اخیرا بعد از خارج شدن نام منافقین از لیست تروریستی امریکا رسانه ملی با مصاحبه های مختلف سعی می کند تشکیل سازمان مجاهدین خلق و فدائیان را به امریکا نسبت دهند؟
ایا شما دشمن کم دارید که می خواهید تاریخ را نیز تحریف کنید؟و عده بیشتری را با نظام دشمن کنید مردم که حقیقت را می دانند!
تاریخ تحریف شدنی در ذهن مردم نیست در تاریخ ما که از به قدرت رسیدن دکتر محمد مصدق تا کنون اگر دو اشتباه غیر جبران شدنی را ذکر کنیم که باعث تغیر کل نظام و کج شدن انقلاب و روش دولتمداری را در بستر خود داشت ذکر کنیم می شود به دو عمل و تصمیم مهم اشاره کرد:
اول : تصمیم اشتباه دکتر محمد مصدق در روزهای کودتای 1332 بود که وی از مردم خواست در خانه هایشان بمانند وبیرون نیایند و نتیجه ان شد که همه مردم ایران می دانند از سال 32 تا 57 ستمی که توسط نظام سلطنتی وابسته وطن فروش و خائن به کشور و ملت ما رفت در تاریخ کم سابقه می باشد.
دوم : تصمیم رهبری سازمان مجاهدین خلق قیام مسلحانه بر علیه نظام جمهوری اسلامی که کل حساب کتاب ها و نتیجه انقلاب را دگرگون کرد و عده بی شماری جوان نا اگاه به کشتارگاها روانه شدند و بعد نتیجه تا به امروز همه مردم می دانند مجاهدین به منافقین تبدیل شدند و به جاسوسی به اسرائیل و امریکا و در نهایت در کنار ارتش صدام خیانت تاریخی را انجام دادند ولی هر گز امریکا در تشکیل گروه مجاهدین و و وفدائیان نقشی نداشت این گفته که از صدا سیما دارد پخش می شود صد درصدبه نظر شخصی ام غلط و در این زمان درست هم نیست.
اما مطلب زیر در سال ساعت 9:33 ق.ظ روز 1387/3/28 در وب بلاگ
http://hubin1000ir.persianblog.ir/ نوشته شده است با خواندن مطلب زیر و اوضاع کنونی باید مقایسه ای انجام شود که اگر دولت به پیشنهادهای مردم دلسوز گوش فرا می داد کار امروز به اینجاها کشیده نمی شد
این مافیای اقتصادی ضد اسلامی و انسانی و ضد انقلابی و ضد امنیت ملی دارد عمل می کند این مافیا باید نابود گردد.
چرا مجمع تشخیص تشکیل شد؟
مافیای اقتصادی چگونه تشکیل شد؟
کدام نهاد قانونی مافیای اقتصادی در ایران برای سرنگونی بوجود اورد؟
ایجاد مافیای اقتصادی فتنه انگلیس بود یا امریکا یا هردو؟
چرا مافیای اقتصادی در ایران از قدرت لایزال برخوردار است؟
چرا رئیس جمهور توان مبارزه با مافیای اقتصادی را ندارد؟
بعد از انقلاب 57 بخاطر دگرگونی در اوضاع سیاسی در کشورمان افراد سرمایه دار سلطه گر یا از کشور فرار کردند یا در کشور خودمان نقل مکان کردند تا از انتقام مردم بدور باشند.
سرمایه دارانی که بخاطر وابسته بودن به نظام سلطنتی بطور غیر مشروع ثروت ملی را تحت تسخیر داشتند.
ولی دیری نگذشت بعضیها معتقد هستند استعمار کهنه یعنی انگلیس برنامه جدیدی به این سرمایه داران ایرانی تهیه کرد.
عده ای در داخل حاکمیت و نظام هیچ علاقه ای به دگرگونی اقتصادی در کشور نشان ندادند و نظام سلطه سرمایه داری با شعارهای دروغین اسلامی تا به امروز داده می شود.
این عده همان حامیان نظام سلطه بوده اند و هستند که اسلام را مکتبی معرفی کردند که فقط در اعمال پوشش زنان و راه اندازی هئیت های عزاداری و مراسم عاشورا و محترم شمردن روزهای تقویمی تعریف کردند و می کنند.
طرح انگلیس بخاطر این در کشورما داده شد و به اجرا گذاشته شد که نظام سلطه سرمایه داری انحصاری همچنان به تلاش خود در ایران ادامه دهد.
یعنی انقلاب 57 نتواند روابط و قوانین اقتصادی را به نفع اکثریت مردم تعریف و بعد به اجرا بگذارد.
بعضی ها معتقد هستند اصلی ترین طرح انگلیس برای نظام سلطه در کشورمان به خدمت گرفتن بخشی از روحانیون در نظام بود و است.
نظام سلطه گر سرمایه دار که جوانان مردم را به اتهام کمونیست بودن و کفر روانه جوغه های مرگ کرده بود با خوشحالی و سرمست از این موفقیت به فکر شناسایی روحانیون درباری گذشته و عده ای که در نظام بودند کرد.
با شناسایی روحانیون مقام پرست و زر دوست کار شروع شد.و چند نهادی که بتواند و قدرت قانونی داشته باشد ثروت های ملی به غارت رود درست شد.
در ان زمان جوانان مردم در جنگ هشت ساله خون نثار می کردند تا با دشمن بجنگندند این اقایان بفکر ایجاد نهاد های قانونی بودند تا ثروت ملی را به غارت ببرند وکنترل کامل به اقتصاد کشور را به دست به گیرند که کردند و گرفتند.
نظام سلطه سرمایه دار انحصار گر قدرت طلب به فکر روحانیونی بود که انها بتوانند این عده را در داخل نظام نماینده گی کنند و منافع ائها را حفظ کنند.
همه عدالتخواهان واقعی که معتقد به اسلام امام خمینی و نهضت ازادی خواهی حسینی هستند به این اصل اعتقاد دارند که اسلام مکتب سرمایه داری سلطه گر انحصاری نیست.
در اسلام روابط بازار ازاد است ولی تحت کنترل و نظارت قانونمند حکومت باید عملی شود.
بخاطر جا انداختن اسلام امریکایی که سلطه گران بفکر ان بودند شعار جدیدی در میان مردم داده شد ان شعار این بود:
انقلاب 57 یک انقلاب فرهنگی بود!؟ معنی این شعار این است تحت نام اسلام به مکیدن خون مردم ادامه دهیم !
در شرایط کنونی که گرانی دارد بیداد می کند علل ان چیست؟
گرچه اصول گرایان و عدالخواهان را به اتهامات واهی معتقدان اسلام سوسیالیستی و غیره متهم می کنند ولی کار این روزها از اتهام زنی گذشته است.
خیلی ها اعتقاد دارند طرح انگلیسی توسط مجمع در کشور دارد اجرا می شود.
محدود کردن اگاهی مردم نابود کردن احزاب ملی و دگر اندیش و تسلط کامل به قدرت سیاسی تحت روحاینون حامی غرب
سرمایه داران سلطه گر می بایست بخشی از حاکمیت و نظام را به سوی خود جلب می کردند.
چگونه ؟
خیلی راحت وساده است :
چند نهاد قدرتمند قانون گذار درست کردند تا با تصویب قانون و با قدرت اجرایی ان بتوانند طبقه جدید سرمایه دار روحانیت بوجود اورند که اوردند و نتیجه ان را شاهد هستیم.
حامیان سلطه و سرمایه داران سلطه گر عده ای از روحانیون قدرت طلب را با واگذاری شرکت های دولتی که ثروت ملی بشمار می امد را به مالکیت خود ان عده روحانیون یا فرزندان انها در اورند تا این عده از اقاها و اقازاده ها به سرمایه داران باد اورده تبدیل شوند که این کار شد و انها رسما به طبقه سرمایه داران نوین روحانیت پیوستند.
بوجود اوردن قشر جدید روحانیون سرمایه دار طرح اصلی انگلیس بود که از دولت اقای هاشمی شروع و تا روزهای اخر دولت اقای خاتمی با موفقیت ادامه یافت که ادامه ان تحت فریبکاری خصوصی سازی همچنان ادامه دارد.
*- شخصا به نظام ازاد و سرمایه داری محدود تحت نظارت دولت مرگزی معتقد هستم.
بعد از انتخاب احمدی نژاد به ریاست جمهوری ورق برگشت و کار بالا کشیدن ثروت ملی توسط روحانیون تازه به سرمایه رسیده متوقف شد تا حدودی اتفاق افتاد ولی بعد ازچند ماه باردیگر گروه اقای عسگر اولادی نبض واردات و صادرات کشور را گرفتند؟؟؟
این عده از روحانیون همچنان در نماز جمعه ها و در سخنرانی ها با بی شرمی به تبلیغ ظاهرا اسلام مشغولند ولی دارند به مردم و دیگر مسئولان نطام دروغ می گویند.
این عده از روحانیون بودند و هستند خصوصی سازی را تبلیغ کردند و می کنند به نظر من حتی اطلاعات دروغین به عرض رهبری رساندند تا ایشان اصل 44را انگونه که این روحانیون و سلطه گران می خواستند ایشان ابلاغ کند.
بعد از ده سال از خصوصی سازی نتیجه ان چیست؟
فروش ماشین الات کارخانه ها و فروش اراضی کارخانه ها و خارج کردن ارز بدست امده از کشور و فرار از کشور و بی کار کردن هزاران خانوده بحاطر بستن کارخانه های واگذاری شده بصورت مجانی که با همکاری با بانگ ها به بهانه دریافت وام سر همه کلاه کشاد گذاشتند.( برای توضیح این مطلب به گزارش کمسیون اصل نود مجلس هفتم مراجعه کنید)
غارتگران و چپاولگران ثروت ملی مدعی هستند علل گرانیها عمل نکردن به ادامه خصوصی سازی است این همان سخن شیطان است .
هم وطنان عزیز:***عدالتخواهان از هر نوع فکر و اندیشه توجه کنید:
دلایل گرانی و تورم نوعی مبارزه طبقه سرمایه دار داخلی با همکاری بخشی از روحانیون است که در کشورما بدون دادن هیچ شعاری در حال انجام است.
رئیس جمهور این عمل این عده مجهول را مافیای اقتصادی می داند.
رئیس جمهور می گوید مافیای اقتصادی صادرات و اردات را تحت کنترل دارد.سخنرانی در میدان ازادی تهران
بس همه ما شاهد هستیم صادرات و اردات تحت سلطه مافیا است این مافیا کیست؟
بجز این است که وزرات بازرگانی مسئولیت سنگینی در این زمینه را دارد بس چرا قدرت ندارد وارد میدان شود؟
*یا رئیس جمهور از نظر قانونی توان مبارزه اشکار و علنی با مافیای اقتصادی را ندارد؟
*اید وزارت بازرگا نی عضوی از مافیاست.
*اید اتاق بازرگانی عضوی از مافیاست
*اید عده ای از اعضای مجمع فرماندهی مافیای اقتصادی در کشور را بدست دارد.
بس نتیجه می گیرم که بعد از انقلاب 57 طبقه جدیدی سرمایه دار در لباس روحانیت انگلیسیها بوجود اوردند تا انها با همکاری دیگر سلطه گران و مال پرستان و قدرت طلبان بتواند نبظ اقتصاد کشور ما رابدست بگیرند که گرفتند و این گرانی و تبورم مبارزه ان عده با دولت کنونی است.
*-ر بخواهیم اسلام خمینی را در عمل به اجرا بگذاریم باید این نهاد ی های اسلام نمایی که تحت و زیر چتر اسلام پنهان شده اند را بهم زنیم و انها را افشا کنیم.
*کثریت مردم شریف می دانند چه شخصیت های چه میزان ثروت ملی را به مالکیت خود در اوردند.
ولی تا این مافیا سرکوب نشود مافیا احتمال دارد در اینده همه عدالتخواهان را شدید سرکوب کنند.
و بنام اسلام چنان جنایاتی مرتکب شوند که در تاریخ بی سابقه باشد.
** یک مطلب را بارها نوشته ام بار دیگر می نویسم:
نظام سلطه گر سرمایه داری انحصاری ( چه در لباس روحانیت و چه در لباس شخصی ) نه خدا می شناسد نه پیامبر و نه امام انها فقط از دین و مکتب و اسلام و خدا و رسول خدا و امامان به عنوان چتر و پوشش استفاده می کنند تا خون مردم را در شیشه کنند.
*دلیل این ادعا هم جلو چشمان همه می باشد و همه مردم شاهد ان هستید مگر همین اقایان نیستند هر روز قیمت هارا بالا می نمی برند؟
*چه کسانی قیمت مسکن و کالاهای ضروری مردم را هر روز بالا می برد؟
*ایا این عده مسلمان و شیعه علی ع هستند؟
*دولت باید هر چه سریعتر جلو این خون خواران و دزدان بیت المال را بخاطر خون شهدا بگیرد.
* اگر این مافیا به کار غیر شرعی و غیرانسانی خود ادامه دهد من احساس خطر می کنم که این مبارزه علنی این عده با نظام استقلال کشورما را بخطر بیاندازند و کشورما با جنگ داخلی و تجزیه هدایت شود.
مافیای اقتصادی با کسترش گرانی دارد مبارزه سیاسی و اقتصادی با دولت کنونی می کند.ولی ساکت و در سکوت فقط عمل می کند حرف هم نمی زند و شعار هم نمی دهد فقط قیمت هارا بالا می برد تا گرانی کمر مردم را بشکند تا دیگر فردی مانند احمدی نژاد را به ریاست جمهوری انتخاب نکنند.
*اگر جناح احمدی نژاد نتواند مافیای متحد اقتصادی را سرکوب کند انها این کار را خواهند کرد و با شدت و با بی رحمی تمام.
اگر دولت مبارزه انقلابی با حامیان اصلی که در داخل نظام و رده های بالا جا حشگ کرده اند را با کمک مردم شروع نکند انها در اینده نزدیک خطر جدی به دولت و خطری به استقلال کشورما می باشند.
مافیای اقتصادی متحد شده با بخشی از روحانیون در نظام با کسترش گرانی دولت را مقصر نشان می دهد ولی حقیقت این است مافیای اقتصادی قدرت اقتصادی کشور را در دست دارد و دارد با دولت مبازه می کند.
اگر مسئولان نظام جلو مافیای اقتصادی را نگیرند بهانه بدست عوامل سیا در خارج از کشور مخصوصا تلویزیون های ماهواره داده است.
این مافیای اقتصادی ضد انسانی و ضد انقلابی و ضد امنیت ملی دارد عمل می کند این مافیا باید نابود گردد.
با جنگ بودجه 88 دیگر به فکر دشمن خارجی نباشید.
بارها به همه مسئولان بلند پایه نظام نظرم را نوشته و ارسال کرده ام و به یقین می دانم اقایان شاید بعد از ده یا بیست سال به این نتیجه برسند یا یک دوم خرداد دیگری باید رخ بدهد و یا بدتر که نهادها ی زیر باید منحل شوند:
مجمع مصلحت و شورای نگهبان و مجلس خبرگان رهبری
( انتخاب رهبری با رای ازاد مردم) و انتخابات ازاد و نبود فیلتر انتخاباتی ( شورای نگهبان )
انخابات مجلس و ریاست جمهوری باید از طریق ازاد یا توسط احزاب شرکت کننده بصورت ازاد و قانونی انجام بگیرد.
دلیل این درخواست به یک ضرورت تبدیل شده است نمی دانم ما ایرانیها به چه دلیلی وقتی توسط پا برهنه ها به قدرت می رسیم دوست پولدارها می شویم وخودمان هم می خواهیم پولدار شویم و بر علیه کسانی اقدام می کنیم که مارا به قدرت رسانیده اند!همان پا برهنه ها!!!
همین دخالتهای مستقیم و غیر مستقیم بعضی از اعضای مجمع در امور دولت و مجلس و بهم زدن اوضاع سیاسی کشو ر است که ما در این شرایط بیشترین نیازی که داریم وحدت است و اتحاد ولی هر زمان اعضای مجمع درک کردند که کشور نیازی به ارامش سیاسی دارد و سیاست خارجی ما دارد به راه درست هدایت می شود و جو بهبود روابط با بیکانگان دارد به حالت عادی بر می گردد بدستور کدام یزید صدای اذان نامسلمانی و وامسلمانی بلند می شود ؟
در گذشته نه چندان دور یا نامه امام را افشا کردند یا یکی از اعضای مجمع که نماینده رهبری هم هستند به چندین سخنرانی انتقادی علیه دولت اقدام می کند به معنای دیگر علنا اقایان باج می خواهند اگر دولت در بودجه باج را نمی دهد توسط مجلسیان بودجه را تغیر و انچه می خواهند در بودجه رسمی کشور می گذارند ؟ و بعد انرا تصویب می کنند .
در هیچ کشوری ما شاهد نیستیم که مجلسی بودجه پیشنهادی دولتی را تغیر اساسی بدهد البته اگر اختلاف نظر باشد که همیشه هست عده ای از مجلسیان و عده ای از دولت دور میزی جمع می شوند و اختلافات را حل و فصل می کنند ولی در کشور ما نهاد مجمع مصلحت گویا قدرتش از هر مقامی زیادتر و قوی تر گویا انچه ما شاهد هستیم مجمع مصلحت خود قانون و قانون نویس و مالک ملت و کشور و است وبس.
به نظر می رسد مجمع مصلحت از دخالت در امور دولت دست بردار نیست
یک روزی عملکرد بعضی از اعضای مجمع مصلحت !؟ کار دست این مردم نجیب خواهد داد دیر یا زود دود این اتش را همه خواهیم دید.
قسمتی از نامه رئیس جمهور به رئیس مجلس شورای اسلامی:
از سایت فارس:
14- در حالی که اعتبارات معاونت علمی و فن آوری ریاست جمهوری بیش از 400 میلیارد ریال کاهش یافته و همچنین علیرغم کاهش اعتبارات مهمی مثل یارانه کالاهای اساسی، طرح های زود بازده و دفتر مناطق محروم، اعتبارات بعضی دستگاههای خاص به طور غیرمتعارف و بدون تناسب با سایر دستگاهها و سیاست ها رشد چند برابر داشته است.
به عنوان مثال اعتبار جاری مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام حدود هفت برابر و اعتبارات مجلس شورای اسلامی که در سال 1387 در مجموع 475.391 میلیارد ریال بوده با220درصد افزایش، 1525.391 میلیارد ریال گردیده است.
درحالی که کل بودجه جاری کشور 6 درصد افزایش داشته است این مقدار افزایش اعتبارات مجلس شورای اسلامی چگونه قابل توجیه است .
هزینه ای که برای کل عملیات اجرایی کشور (در حوزه های مختلف آموزش، بهداشت و درمان ، عمران و توسعه کشور ،تامین امنیت کشور ، امور اقتصادی و ...) انجام می شود به ازای هر کارمند دولت 20میلیون تومان در سال است در حالی که این هزینه در مجلس شورای اسلامی 240میلیون تومان می باشد.البته مشخص است که این رقم حقوق و مزایای نمایندگان محترم و کارمندان خدوم مجلس نیست و محل مصرف این مبلغ برای دولت مشخص نمی باشد.
محمود احمدی نژاد
با سلام:
این نوشته به شبکه جهانی خبر ارسال شده است تا برنامه ای در این زمینه تهیه و پخش کنند
سال گذشته به بندر عباس رفته بودم
برادرم که یک کامیون داشت به من گفت بیا برویم بندر عباس را ببین چون من سی سال است از ایران بیرون زندگی می کنم
من هم قبول کردم با هم با زدن بار به سوی بندر عباس روانه شدیم
در بندر عباس حدودا هشت ساعت برای سوخت گیری انهم شبانه معطل شدیم
به بردارم گفتیم بیا برویم یک پمپ بنزین دیگر تا گازئیل دریافت کنیم وی با خنده مسخره امیز گفت در همین بندر عباس که یکی از بزرگترین بنادر در خاورمیانه هست بیش از دو تا پمپ کازوئیل برای کامیون ها و تریلی ها وجود ندارد من خیلی تعجب کردم
تعجب بزرگتر این بود در زمان دریافت گازئیل می بایست رشوه هم کامیون دارها پرداخت می کردند.
خلاصه اوضاع و مکان پمپ بنزینها که خیلی خراب و کثیف بود.
خواهش میکنم از این اوضاع یک برنامه مفصل تهیه کنید که اوضاع خیلی خرابتر از ان هست که شماها در تهران نشسته و
فکر میکنید.البته اینجانب رحمات شما عزیزان را درشبکه خبر تحصین میکنم.
ضمنا در زمان برگشت با یک اتوبوس درجه یک اسکانیا بسوی تهران از کرمان بودم که نرسیده به قم در یک پمپ بنزین اتوبوس اسکانیا ایستاد من که با راننده حدودا ساعت 3 صبح بود داشتم گقتگو دوستانه می کردم و راننده که یک فرد اعتقادی بود و با دستماز پشت فرمان نشسته بود از وی پرسیدم این پمپ بنزین که چراغ هایش خاموش هست کسی در ا ین پمپ بنزین نیست وی خندید و گفت صبر کن ببین پول چه کارها در این کشور که نمیکند
تعجب کردم راننده اسکانیا نو در مقابل یکی از پمپ گازئیل ایستاد یک زمان دیدم بخشی از مکان پمپ بنزین روشن شد و یک نفر مانند فرشته از اسمان در کنار پمپ قرار گرفت که یک پتو نیز دورخودش پیچیده بود
راننده به من گفت تو همین جا بمان نزدیک نیا ؟!؟
من هم در انجائیکه راننده گفته بود ایستادم و بعد پمپ شروع کرد بکار کردن و اتوبوس اسکانیا نزدیک به چهار صد لیتر گازئیل دریافت کرد.
راننده از پمپ بنزین خارج شد و به راهمان ادامه دادیم ان زمان بود که دیدم باز چراغ های پمپ بنزین که نسبتا محلش تمیز و گویی تازه ساخت هم بود و تمیز هم بود خاموش شد از راننده پرسیدم پس چرا چراغ ها خاموش شد؟
راننده با نیمه لبخند در صورت و اه در دل گفت این پمپ بنزین و عده بیشتری از اینها با دریافت رشوه به مردم بنزین یا گازئیل می دهند قبلا توسط تلفن همراه با هم تماس می گیریم و بعد از پرداخت حق زحمه که همان رشوه باشد بنزین ویا گازئیل دریافت میکنیم و هرکس روز و یا شب به اینجا مراجعه برای دریافت بنزین یا گازئیل کند کسی یا کسانی که این پمپ بنزین را اداره می کنند به مردم می گویند پمپ ها خراب هست و یا بنزین نداریم اگر رشوه بدهند کارشان درست می شود.
دو تا سئوال دارم :
اول:
ایا بزگترین بندر در خاورمیانه که بندر عباس می باشد درست است که فقط دو تا پمپ گازئیل برای هشت تا 12 هزار کامیون تریلی داشته باشد؟
و انهم با ان کثافت مکانی و محل بدتر از همه گرفتن رشوه و تاخیر هشت تا 12 ساعته و می دانید هر تریلی که اگر بخواهد 800 لیتر گازئیل دریافت کند می بایست نزدیک به نیم ساعت طول می کشد و راننده نمی تواند تریلی یا کامیون را خاموش و روشن کند به خاطر همین تعداد هشت هزار کامیون من خودم شاهد بودم که روشن بودند ویک صف چند هزار متری را در کنار جاده درست شده بود
یکی بعد از دیگری با بو دادن سبیل فرد مسئول گازئیل دریافت میکردند اصلا نمی شد در محل نفس کشید الوده گی محل پمپ بنزین به قدری بود که روز را شب انسان احساس می کرد و من نتوانستم در ان محل زیاد بمانم و مجبور شدم در داخل کامیون بردرم بعد از نیم ساعت انهم با عدم تنفس به موقع بمانم
دوم : ایا کی به این گونه مسایل خاتمه خواهند داد مسئولین محترم ایا کی پمپ بنزینها به بهانه خرابی از مردم رشوه دریافت خواهند کرد و کی این مسئبه با کدام برنامه ها یا طرح ها به اتمام خواهد رسید؟
ایا واقعا این دو کار را می شود درست کرد؟
اخیرا یکی از مسئولین اموزش پروش اعلام کرد نزدیک به 120 میلیون کتاب درسی در کل کشور چاپ و در اغاز سال تحصیلی جدید در اختیار دانش اموزان کل کشور قرار گرفته است.
انچه مهم است این نکته که وزارت اموزش و پروش توانسته با هر مشکلی که بوده از قبیل وارد کردن کاغذ و وسایل چاپ در سر موقع یعنی در اول مهر کتاب های مورد نیاز دانش اموزان کشور را مهیا و دراختیار دانش اموزان قرار دهد این عمل یک کار مثبت به نظر می اید
اما سئوال این است در این زمان و در قرن حاظر کدام کشور مترقی این همه کتاب درسی را چاپ می کنند؟
انهم در شرایط سخت اقتصادی برای واردت در کشور که پیش امده است که به خاطر اعمال تحریم های غیر قانونی و استفاده زیاد از کاغذ و وسایل مورد نیاز چاپ که دست اندر کاران دارند با مشکلا زیاد مهیا میکنند؟
ایا راه و پیشنهاد بهتری وجود دارد تا از از چاپ این همه کتاب و صرفه جویی ارزی و کاغذ جلو گیری شود؟
برای پاسخ به این سئوال نمونه یکی از کشورهای پیشرفته جهان راکه اینجانب در ان زندگی می کنم را می خواهم در همین رابطه به اطلاع شما برسانم ولی قبل از ان می خواهم مشکلاتی که خانواده ها و دانش اموزان با مسئله کتاب دارند را مطرح سازم.
صدا سیما در برنامه های مفصل با دعوت از مسئولین مختلف در مورد فرهنگ و حمل کیلف های کتاب و دفاتر و سنگینی انها را در سال های اخیر که معمولا در زمان نزدیک به اغاز ماه اول مهر می باشد را تدارک می بیند و به درستی هم مسئولین که گاها دکتر نیز می باشند این برنامه ها به متخصصین مشکل راه رفتن دانش اموزان و اویختن کیف های درسی و انواع کیف ها و نظایر این گونه مسایل و پا درد و مشکلات اذیت و اسیب دیدن کتف در دانش اموزان پایه اول یا دوم و نوع کیفی که می بایست تهیه شود می پردازند و اطلاعات خوبی نیز در اختیار خانواده ها قرار می دهند.
می شود به جزعت گفت تهیه کاغذ و چاپ کتاب های درسی در کل کشور هزینه بسیار سنگینی را بر عهده دولت و خانواده ها تحمیل می کند ولی پیشنهاد و تجربه کشوری که من در ان زندگی میکنم و دارای چهار فرزند نیز می باشم که فرزندانم در زیر دبیرستان هر چهار نفر به مدرسه می روند را می خواهم در اینجا برای شما بیان کنم.تا اگر مسئولین امر اگر با نوشته و تجربه اینجانب موافقت کنند می توان به جرعت گفت انقلابی در این موردی که در زیر خواهد امد می تواند بیفتد.
ما در همین کشور غربی نیز برای فرزندانمان کیف تهیه می کنیم و حتی یک کیف نهار کوچک نیز برای فرزندانمان خریداری میکنیم ولی از کتاب خبری نیست.
حتما تعجب خواهید کرد که با کدام روش فرزندان شما به تحصیل بدون کتاب ادامه میدهند؟
تعجب نکنید کار و روش خیلی اسان از ان است که شما فکر میکنید.
در کشوری که من و خانواده اینجانب زندگی میکننم برای هر دانش اموز ده کتاب چاپ نمی کنند فقط یک کتاب برای معلم کلاس چاپ می شود و در ان کتاب فهرست دروس ها را فقط چاپ میکنند تا معلم با خواندن ان کتاب بتواند در کلاس درس که تعداد دانش اموزان قانونا نباید از 22 نفر بلاتر باشد برای دانش اموزان خود تدریس می کند.
در این روش معلم مجبور است فهرست دروس را بعد از مطالعه با چاپ چند برگ کوچک در کلاس درس به داشن اموزان می دهد و ان درسی که مثلا ریاضی باشد سئولات یا نوع حل معادلات یا سئولات ریاضی را به هر دانش اموز میدهد و بعد نیز گاها ان برگ را از دانش اموزان پس می گیرد یا ان برگ را که در پشت همان صفحه سئولاتی را برای تمرین در خانه نوشته یا چاپ شده است را به دانش اموز می دهد.
نتیجه این روش این است که دانش اموز می بایست هر درس را در سر کلاس یاد بگیرد نه در خانه.
اما در اغاز هر سال از طرف مدرسه یک کلاسور با چند برگ کاغذ که در داخل ان وجود دارد را به هر دانش اموز می دهند تا دانش اموز فهرست درس هائیکه در سر کلاس یاد گرفته را در خانه اگر نیاز باشد دوباره با کمک اعضای خانواده یا به تنهایی مورد مطالعه قرار دهد که این کار در مورد خانوده من کمتر اتفاق می افتد.
در همان کلاسور هر روز معلم نتیجه کار خود و تدریسی که انجام داده به پدر و مادر دانش اموز در چند سطر کوتاه توضیح می دهد اگر در بخشی نیاز به کمک پدر و مادر باشد نیز می نویسد و ما پدر و مادر هر روز با خواندن نوشته معلم با فرزندانمان همکاری میکنیم.
روش دیگر برای دانش اموزان دادن لیست کتاب هایی است که دانش اموزان کلاس پنجم به بالاتر یا باید از کتابخانه مدرسه یا کتابخانه محل زندگی خودش تهیه می کنند.
معلم اکثر وقت ها از روی یک کتاب مشخص هر روز چند صفحه ای را در سر کلاس برای دانش اموزان خود می خواند و اگر دانش اموزی نیاز به تمرین بیشتری در مورد خواندن همان مطلب داشته باشد نام کتاب را در برگه ای که در داخل کلاسور وجود دارد به پدر ومادر می نویسد و ما برای بچه هایمان از کتابخانه محل زندگی خودمان یا از کتابخانه مدرسه ان کتاب را فراهم میکنیم
نتیجه:
1- هیچ دانش اموزی مانند کشورمان ایران نیازی برای حمل کتاب از خانه به مدرسه یا از مدرسه به خانه را ندارند.
2- دولت و خانواده نیازی به هزینه کردن سنگین چاپ 120.000000 کتاب را با مخارج سنگین را ندارند.
3- معلم ها مجبور می شوند در خارج از مدرسه فهرست مطالبی که باید و اجبارا در کلاس درس تدریس شود را مورد مطالعه قرار بدهند.
4- دانش اموزان می بایست در سر کلاس دروس را یاد بگیرند.
5- هم دولت و هم اموزش و پروش و هم خانواده از هزینه سنگین خرید کتاب های درسی و گاها تکمیلی و دفتر های بیشمار برای تکلیف در خانه صرفه جویی می کنند و دانش اموز این مطلب را می فهمد که درس را باید در مدرسه یاد گرفت نه در خانه.
6- با این روش در تولید کاغذ در داخل کشور به محیط زیست کمک بسیاری انجام می گیرد و از قطع درختان برای تهیه کاغذ جلو گیری می شود.
7- رفتن به مدرسه نوعی کار به دانش اموزان به مروز زمان تفهیم می شود و معلم نیز در همین راستا به فعالیت خود ادامه می دهد.
اگر ما در کشورمان این روش را بکار بگیریم ایا شما می توانید حدس بزنید چه مقدار و چه مبلغ هنگفت در تهیه کاغذ و چاپ می توان صرفه جویی کرد؟؟؟
8- در این روش هم معلم ها و هم دانش اموزان از روز اول به احساس مسئولیت پذیری و انجام به ان یاد می گیرند و از این کار در زندگی خودشان نیز در بزرگ سالی می توانند با احساس مسئولیت که در دوران تحصیل یاد گرفته اند به انسان های صرف جو و مسئولیت پذیر تبدیل شوند و در زندگی بطور موفق وارد کار در اجتماع شوند.
نویسنده این مطلب
اسدی
چند مطلب مهم که امریکایی ها در اغاز جنگ های خود بر علیه ملت ها استفاده می کنند را در زیر مطالعه می فرمایید.
اول: تجربه جنگ عراق برای تغیر نظام بعثی در عراق نشان داد که امریکا قبل از اغاز حمله به کشور مورد هدف اول به خرید فرمانده هان نظامی کشور مربوطه می پردازد.
دوم: امریکا با هزینه سنگین سعی می کند سفرا و مخصوصا نهاد امنیت ملی کشور مورد هدف و اعضای ان را برای کسب اطلاعات خریداری کند که این دو عمل در عراق با موفقیت کامل انجام یافت.
در مورد حمله به عراق امریکا با خرید اعضای بعضی از دولت مردان عراقی و می شود ادعا کرد توسط همین اعضای دولت عراق و خرید سفرا در خارج از کشور توانست اکثریت فرمانده هان عراقی را در داخل کشور را خریداری کند.
چرا امریکا اعضای هئیت دولت افرادی که در مراگز حساس نظامی و فرمانده هان نظامی کشورهایی را که می خواهد به انها حمله نظامی کند خریداری می کند؟
بار دیگر جنگ عراق که به بهانه های دورغین اشکار شده انجام گرفت نمونه خوبی است
امریکا می خواهد قبل از اینکه به یک کشور حمله نطامی کند مقاومت ملت و دولت و نظامیان یا ارتش ان کشور را از صحنه خارج کند تا در زمان کمتر بتواند کشور مورد هدف را اشغال کند.و بعد به اعضای ناتو در ظاهر برای ایجاد ازادی بیان و حقوق بشر غربی بسپارد که افغانستان نمونه ان است.
اگر یادتان باشد در حمله به عراق امریکا یک سری تانگ هایی که در تلویزیون بطور زنده داشت پخش می شد ب اسرعت بطوف بغداد در یک محیطی که کاملا صحرایی انهم در شب بود را بطور مستقیم نشان می داد ان عملیات یک حیله وفریبی بود که بکار گرفته شد ان تانگ ها در عراق حرکت و با ان سرعت به طرف بغداد نمی رفتند بلکه انها در یک عملیات تمرینی در یک صحرایی در داخل خاک امریکا فیلم برداری شده بود که در زمان مناسب از تلویزیون به خورد ملت عراق و جهان داده شد اما اگر یادتان باشد سه روز فرودگاه بغداد بسته بود و عملیات نظامیان امریکایی متوقف شده بود.
دلیل این توقف خارج کردن فرمانده هان نظامی عراقی و کسانی که در شورای امنیت ملی عراق عضو بودند و توسط امریکا خریداری شده بود بود و امریکا توسط همکاری انگلیس و اعضای ناتو توانست در مدت سه روز نزدیک به سه هزار نفر از اعضای خانواده گرفته تا افرادی که در مقام های حساس توسط امریکا و انگلیس و بعضی دول غربی اعضای ناتو و در مورد عراق دوستانی از کشورهای عربی توانست انها را از کشورو خاک عراق از فرودگاه بغداد خارج کند.
در مورد حمله به افغانستان نیز برادران اقای حامد کرزای را در ان زمان کسی نمی شناخت امریکا اقای حامد کرزای و بردران و دوستان وی که در امریکا مشغول به کار بودند را سازمان دهی کرد و به افغانستان ارسال کرد و باید در اینجا نوشت امریکا نمی توانست اقای حامد کرزای و برادران ودوستان وی را به مردم افغانستان به عنوان رئیس جمهور تحمیل کند مگر اینکه مرد بزرگ و شناخته شده به مردم افغانستان مانند شاه مقصود را می بایست از پیش روی خود بر می داشت به خاطر همین بود که نیروهای ام ای سیک انگلیس به کمک سیا و با همکاری عوامل مزدور داخلی اکثرا تحلیل گران معتقد هستند توسط انها ترور شد.
چند روز پیش حامد کرزای در مجمع عموی سازمان ملل خارج کردن نام گروه طالبان را خواستار شد به نظر من اقای حامد کرزای همان اقای مرسی در مصر هست فرق چندانی باهم ندارند در این مورد در اینده اگر عمری باقی باشد پرونده انها را بعد از تحقیقات در همین وب بلاگ به اطلاع شما عزیزان خواهم نوشت.
یا دوستان دیگری که این نوشته را می خوانند می توانند احساس مسئولیت کرده در این مسایل مطالبی را بنویسند.
امروز در خبرها شنیده شد که امریکا گروهک تروریستی منافقین را از لیست تروریستی خود را خارج کرده است این خبر مرا به تعجب وا نداشت زیرا امریکا برای فریبکاری و به نوعی دادن امتیاز به دلایل مختلف نام گروهگ تروریستی منافقین را در لیست خودش قرار داده بود اما در پشت صحنه انچه در حمله به عراق شاهد بودیم انها را در امنیت کامل مانند ستاد و ساختمان شرکت نفت عراق حفاظت کرد و هیچ اسیبی به انها وارد نشد.
حال که حمله به کشورهایی که امریکا در لیست خود دارد که اکثرا در خاورمیانه قرار دارند بعد از اشغال کشور لیبی که دیگر نمی تواند مستقیما وارد جنگ رو در رو شود امریکا به گروهگ های تروریستی رو اورده است البته این عمل نشان دهنده این است که نه مردم امریکا ونه مردم جهان با جنگ های تمام نشدنی امریکا موافق هستند به خاطر همین است که امریکا گروهگ های تروریستی را در سوریه بطور اشکار حمایت و از انها برای تغیر رژیم ها دارد استفاده می کند.
به نظر می رسد همه ایرانیان از عملکرد گروهگ منافقین و تروریستی انها کاملا مطلع هستند سئوال این است در این ایام چه کاری باید در برابر انها و دیگر گروهگ های تروریستی باید انجام داد امریکا با خارج کردن نام گروهگ تروریستی منافقین حتما در عوض عملیاتی را در داخل و یا در خارج از این گروهک خواستار خواهد کرد در داخل کشور مخصوصا باید مواظب بود که این گروهگ و گروه هایی از این قبیل که پرونده ترور و ایجاد نا امنی که خواست امریکا و اعضای ناتو و صهونیسیم جهنمی جهانی غربی و عربی موجود می باشد چه اقداماتی باید انجام داد.
امریکا به خوبی از اغاز عملیات مسلحانه منافقین در داخل ایران مطلع می باشد به خاطر همین بود که با همکاری صدام حسین معدوم تا به امروز از این گروهگ استفاده کرده و از انها حمایت نموده است.
به نظر می رسد بهترین راه اطلاع رسانی به اعضا و هواداران فریب خورده این گروهک ها باشد که در خارج عده انها بسیار زیاد هستند که از گروهگ تروریستی منافقین بریده و مشغول زندگی خصوصی خود می باشند شاید بعضی نیز به فعالیت های سیاسی غیر مسلحانه به نوع دیگری مشغول باشند.
در اینجا بار دیگر نا گفته ای را درسینه خود دارم که نمی توانم ننویسم شاید این نوشته اخر به نظر بعضی ها خوش نیاید ولی انچه نظر شخصی است و مسئله مهمی نیز می باشد باید نوشته شود
گوش فرا دادن به حقیقت و عملکرد و تصمیم های غلطی که در گذشته گرفته شده گرچه سخت است ولی باید به مسایل سخت نیز گوش فرا داد.
به نظر شخصی من گروهگ منافقین که نام اصلی ان سازمان مجاهدین خلق ایران نام دارد از سال 1354 جنگ مسلحانه را با رژیم سابق را اغاز کرد و حتی بعضی از دولتمردان کنونی نیز در گذشته یعنی قبل از انقلاب یا شاید بعضی بعد از انقلاب نیز عضو این گروه بودند.
این گروه از اول اغاز مبارزه با رژیم شاه منافق نبود بلکه بعدا به دو سازمان تبدیل گردید یک شاخه به کمونیستها تمایل پیدا کردند که گروه پیکار ان روزها نام گرفت و گروه دیگر به رهبری مسعود رجوی با حفظ عقیده اسلامی ولی متفاوت با تفکر امام ره و فقه و مخصوصا در فلسفه اسلامی خود با رژیم شاه جنگیدند که بعداز چند سال توسط ساواگ دستگیر تا زمان پیروزی انقلاب 57 که درهای زندان های شاه معدوم کشوده شد از زندان ها ازاد شدند.
به نظر من اگر افرادی که ان زمان ها قدرت را در دست داشتند می توانستند طبق قوانینی این گروه های مختلفه از قبیل کمونیستها و دیگرانی که با رژیم شاه مبارزه کرده بودند و در انقلاب به نوعی شرکت داشتند را سازماندهی می کردند انها هرگز نه به منافق تبدیل می شدند و نه به ان ترورها دست می زدند
همکاری سازمان مافقین در جنگ تحمیلی که به جاسوسی و بکار مترجمی اکثرا عمل می کردند و ترور های داخل کشوری ضربات سنگینی به ملت ایران و نظامیان ایران وارد کرد.
در اینجا چند نظر وجود دارد عده ای معتقد هستند اصلا و ذاتا این سازمان ها توسط سیا تشکیل شده بود و کار انها چیز دیگری بود که بعد از انقلاب ان بود که ما شاهد بودیم ومی بایست از ریشه نابود می شدند
من با این عقید مخالف هستم نظر انها برای من قابل احترام است ولی من این نظر را رد می کنم.که دلایل تاریخی دارد که بماند....
رهبران سازمان مجاهدین چندین بار با امام ره انچه در تاریخ نیز ثبت شده است ملاقات داشتند در سال های اوخر 57 و 58 و اوایل سال سرنوشت ساز 1359 ولی چون من ان زمان نوجوان بودم و از سیاست سر در نمی اوردم نمی توانستم دلیل این گفتگو ها با رهبر انقلاب اسلامی چه بوده است را درک کنم ولی حالا که از ان تاریخ مدت نزدیک به سی سال می گذرد به بعضی مسایل و مطالب از طریق انترنت دست پیدا کرده ام که انها می خواستند در حکومت و در مجلس شرکت داشته باشند.
لازم به توضیح است که انها در رفرندوم جمهوری اسلامی اری یا نه شرکت نکردند ولی انها در دوره اول مجلس شرکت کردند و حتی چند نفری نیز از اعضای مجاهدین به مجلس راه یافتند.
همین جا بود اگر خاطرم یاری دهد شعاری داده شد که به گروه یا افرادی تعلق داشت که می گفتند این گروهک ها را کلا امریکا درست کرده است باید از این اقایان پرسید اگر امریکا گروه مجاهدین را درست کرده بود پس انها چکونه با رژِم شاه جنگ مسلحانه می کردند که به نظر من این ادعا دروغی بیش نیست به نظر می رسد در زمان شاه عده ای از همین افراد و بعضی از روحانیون محترم از ساواگ حقوق دریافت می کردند( به نظر من یکی از ان افراد همان کسی بود که نخست وزیر شاه معدوم را که امیر عباس هویدا بود را درسالن دادگاه ترور کرد تا حقیقت های زیادی اشکار نشود ) که بعضی گروه ها در هنگام انقلاب پرونده انها را در حمله به ساختامان های ساواگ را بدست اورده بودند انها از ترس انتشار اسامی خود در صدد بودند این گروه ها به هر قیمیتی که تمام شود از بین بروند ادامه این مسئله طولانی هست بماند روزی حقیقت اشکار خواهد شد
اگر عده ای عمدا تاریخ را نیز تحریف کنند واقعیت مانند اب زلال روزی از رودخانه حوادث بیرون خواهد زد.
انها شعاری می دادند به این معنی که کسی که به رفراندوم رای نداده حق نظر نداره....
دلیل این ادعا یک فیلم کوتاهی بود که صدا سیما چندین سال پیش از امام ره را پخش کرد
امام ره در ان کلیپ و فیلم کوتاه گفتند: که انها می خواهند سر سفره حاظر بنشینند و فیلم در همین جا قطع شد که صدا وسیما که به رسانه ملی این روزها نام گرفته است در ارشیو خود حتما فیم کامل را دارد.
به نظر من اگر می گذاشتند و همه گروه ها انچه امام در فرانسه قول داده بودند که همه گروه ها حتی مارکسیستها ازاد هستند عقیده خود را بیان کنند که حقیقتا تا اغاز اعلام جنگ مسلحانه توسط گروه رجوی خائن و تروریست همه روزنامه ها ازاد بود ولی متاسفانه با حمله صدام بعثی و اغاز جنگ تحمیلی و نادانی عده ای از افراد حاکم در ان زمان و خیانت و تصمیمات غلط رهبران گروهک ها منجر به این شد که اقای خلخالی در هنگام اعتراض بعضی افراد حتی روحانیون به اعدام ها در استان های مختلف به کسانی که بدون دادگاه حکم اعدام صادر می کرد می گفت اگر گناه کار باشند می روند به جهنم اگر بی گناه باشند می روند به بهشت همین گفته باعث شد که اما ره اقای خلخالی را از ریاست دادگاه های انقلاب برکنار کرد.
به نظر شخصی من اگر عده ای ان زمان بار دیگر می نویسم می توانستند تصمیمات درست در مورد گروه های سیاسی ان زمان به گیرند نه مجاهدین به منافقین تبدیل می شدند نه مغزهای متفکر انقلاب از قبیل دکتر بهشتی و دکتر مفتح و رجایی ها و باهنر ها و ده ها بلکه صد ها افراد متفکر دیگر ترور می شدند و نه عده نزدیک به چهار میلیون نفر مجبورا از ایران خارج می شدند.
به نظر می رسد این روزها مشکل سوریه شدن ایران را صهیونیسم غربی و عربی برای ملت ایران با خارج کردن نام گروهگ تروریستی منافقین برای ما طراحی کنند.
پس باید مواظب بود تا این گروهگ منافقین که به مار افعی تبدیل شده است یا به نام این گروهگ تروریستهای اموزش دیده دیگر کشورها حتی کمونده های ناتو و کشورک های عربی وارد خاک ایران نشوند که بتوانند در داخل کشور نا امنی ایجاد کنند که ایران ما مورد هدف دشمن بوده و باید انتظار عملیات این نوع حرکت ها بود.
خلاصه: احتمال دارد یا به نظر می رسد صهیونیسم غربی و عربی ایران را می خواهد به روش سوریه نا ارام کند حالا در داخل کشور می بایست طرح هایی برای مقابله با این فتنه بکار گرفته شود.
والسلم
از خدا می خواهم کسانی که قصد تعرض و نا امن کردن کشور ایران را در سر دارند طرح و فتنه خودشان را بر سر خودشان بر گرداند و انها را در کارهایشان نا امیدو نا موفق کند
انشا الله