سفارش تبلیغ
صبا ویژن
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :25
بازدید دیروز :3
کل بازدید :15930
تعداد کل یاداشته ها : 16
103/8/26
5:54 ص

در اکثر کشورها وقتی یک موسئسه ملی یا بانگی می خواهد دایر شود دایر کننده ان یا گروه قانونا مجبور هستند با سپرده گذاری ارزی یا طلا در بانگ مرگزی ان کشور موسئسه مالی خود را دایر کنند. دلیل این سپرده گذاری یا پشتوانه در بانگ های مرگزی کشورها این است اگر بانگی ورشکسته با به هر دلیلی از ادامه فعالیت خود محروم یا مدیران ان موسئسه یا بانگ به هر دلیلی از ادامه فعالیت خود کناره گیری کنند بانگ مرگزی بتواند از ان سپرده ای که دراغاز فعالیت موسئسه ملی یا سپرده گذاشته شده پول های مردم را پس بدهد.

اما خبر شبکه خبر گویای یک حقیقتی بود که امروز مرا مجبور کرد در این مورد چند سطری بنویسم که مقصر اصلی دایر کننده موسئسه ملی بنام اعتما نیست بلکه مقصر اصلی بانگ مرگزی می باشد که در ایران امروزی در هر کوچه و بازار و خیابان به جای باز و دایرکردن تعاونی های بزرگ برای تامین ارزاق عموی مردم که مواد اولیه زندگی هر خانوار ایرانی را از تولید به مصرف و قطع دست دلالان و واسطه ها مد نظر می باشد  اقدامات انجام بگیرد که گویا تا کنون چنین برنامه ای دردستور کار دولت و بخش خصوصی تا کنون مشاهده نشده است  به افرادی که به هر دلیلی در تولید و رشد اقتصادی کشور تاثیری ندارند یا محوز می دهند که این عمل نمی باید انجام بگیرد سئوال مهم این است چرا بانک مرگزی یا شهرداری اگر در رابطه با دادن مجوز دخیل است به این افراد و یا به گروه هایی مجوز دایر کردن بانگ های خصوصی یا بنام تعاونی و موسئسه را بدون دریافت پشتوانه یا سپرده ملی مجوز صادر میکند ؟

یا به گفته نماینده بانگ مرگزی که از شبکه خبر امروز پخش شد این موسئسه مالی و اعتباری بنام اعتماد اصلا مجوز قانونی نداشته است در یک کشور ان هم  در پایتخت چکونه ممکن است یک موسئسه بنام تعاونی اعتماد بتواند در پایتخت و در کلان شهرها حدودا انچه در مصاحبه گفته شد بیش از پانصد شعبه بزند و سپرده های مردم را دریافت کند؟

مشکل اصلی برمی گردد باردیگر عدم مدیریت درب انگ مرگزی و کسانی که حق دادن مجوز را دارند و مجوز صادر میکنند؟؟؟

اگر در یک شهر و یا در یک خیابان نیاز به ایجاد شعبه بانگی وجود دارد چرا از بانگ های معروف مانند بانک صادرات یا بانگ ملی و یا بانگ مسکن یا بانگ ملت و یا از بانگ هایی که سابقه طولانی و معتبر هستند از انها درخواست نمی شود در محل مورد نیاز شعبه دایرکنند؟

مشکل بعدی باز بر می گردد به مدیریت بانگ مرگزی که چرا به این موسئسات در درجه اول مجوز داده می شود یا کلا چرا نظارت در  موردنوع عملکرد انها به اجرا گذاشته نمی شود؟

حال سئوال مهمتر این است اگر شورای شهر انچه در قانون اساسی امده توسط شورای واقعی و منتخب مردم عاری از دخالت افراد صاحب قدرت و طالبان حفظ شرایط کنونی که دولت مرگزی همه قدرت را در اختیار باید در اختیار داشته باشد و رئیس بانگ مرگزی همه کاره بانگ های سرتاسر کشور باشد که یکی از  (خلاف های غیر بخشیدنی ان همان خارج شدن سه ملیارد دلاز از کشور شد)   همین کارها ادامه خواهد داشت و مردم در سردرگمی و احتمالا از دست دادن سپرده های خود خواهند شد.

مگر در دادگاه اختلاص از بیمه ایران و خارج شدن سه ملیارد دلار نشنیدیم که از همین مسئسات کوچک استفاده های غیر قانونی برای پول شویی و نقل انتقالات مالی شده بود بعد از این همه اعترافاتی که انجام شد پس چرا بانگ مرگزی به خود نمی اید؟

 و کمر بندها را سفت نمیکند و چرا با قوانین جدید و نظارتی این موسئسات خلاف کار را تحت پی گرد قانوین قرار نمی دهد اینجانب در مصاحبه امروزی شنیدم که بانگ یا موسئسه بنام اعتماد به یک بانگ دیگری تغیر نام داده و مصاحبه کنند که نماینده گویا بانگ مرگزی بود به مردم قول داد پول های انها بعد از تغیر دفترپه بانگی به انها باز پرداخت خواهد  شد.

 سئوال این است اگر شما مسئولین بانگ مرگزی از اول از زیر بنا کارتان را قانونی و به درستی انجام دهید نه خودتان رابه دردسر می اندازید نه پول های مردم در دست یک عده مجهول نام و هویت  گیر می افتد و بعد به دنبال تغیر موسئسه می روید و سعی می کنید این قالی را که به اب داده اید از اب بیرون بیاورید یا پرنده ای که از قفس مانند اقای اخباری پریده و این ندانم کاریها و عدم نظارت و مدریتی شما باعث شد به قطع رابطه بین  ایران و کانادا کی به خودتان خواهید امد؟

یکی از دوستان من که اخیرا از ایران امده بود می گفت در هر خیابان بانگها یا موسئسات ملی فراوانی دایر شده که به جز دو یا سه نفر دران مشغول بکار نبوده و انها در پشت میزهای خود نشسته بودند و با کاپمیوتر داشتند بازی رایانه ای یاتماشاس فیلم یا  عکسهای ...( به یقین نمی دانم نمی نویسم ) می کردند؟

ایا در کشوری که مسئولین ان سخن از مبارزه با نظام سرمایه داری می زنند این کار درستی ایست که در هر خیابان بانگ ها و موسئسات مالی دایر شوند که تعداد انها از بقالی ها زیاد ترند.

باردیگر پیشنهاد میکنم تا زمانی که  بخشی از قدرت از دولت به شوراهای واقعی با اختیار و منتخبین مردم در استانها انتقال نیابد و مردم در سرنوشت خودشان به روش جدید دخالت نکنند عدم مدیرتی در سرتاسر کشور مردم را با مشکلات فراوانی روبرود خواهد کرد.

دوم :  تا زمانی که مسئولان درک کنند که راه موفقیت امروزی تنها از دخالت مردم در امر سرنوشت خود می گذرد لا اقل بانگ مرگزی به هیچ موسئسه ای بدون دریافت سپرده  در پیش بانگ مرگزی اجازه فعالیت ندهد.

دادن مجوز در اساسنامه بانگ مرگزی  امده است ولی کدام دستها با کدامین هدف ها مجوز های روزانه یا لااقل ماهانه به بانگ هایی که در امر تولید و پیشرفت کشور دخالت ندارند ادامه فعالیت میدهد

ایا هر موسئسه یا بانگی که در تولید دخالت نداشته باشد به سپرده گذاران سود می دهد انهم با رقابت برای دریافت سپرده های مردم با سود بیشتر که هر روز این مسئله در تبلیغات در مکان های پر جمعیت و حتی در روزنامه ها و رسانه ملی هم تبلیغات به شدت ادامه دارد بجر ربا چه چیزی دیگری را می شود به ان نام گذاری کرد مگر در دین ما ربا حرام نیست؟

مسئولین بانگ مرگزی مسئول و مقصر این عمل غیر قانونی به نظر من هستند که اول مجوز صادر میکنند و بعد به عملکرد موسئسات مالی نظارت نمی کنند یا ناظرین می روند خدا می داند شاید بار د یگر بنویسم شاید با دریافت رشوه به عنوان هدیه از عملکرد غیر قانونی این گونه موسئسات چشم پوشی می کنند تا صدای مردم بلند نشود گویی کارها درست شدنی نیست.

در همین نوشته به مردم پیشنهاد می کنم پولها و سپرده های خودشان را در بانگ های معروف کشور سپرده گذاری کنند شاید چند درصد بهره بانگی از دیگر موسئساتی که جدیدا تاسیس می شوند سود کمتر باشد ولی اعتماد کردن به بانگ های قدیمی و قانونی لااقل سپرده های شما مردم اسیب نخواهد دید.

و به شما مردم پیشنهاد می کنم زیاد دنبال سود و بهره بیشتر نباشید ان کس که سود بیشتری به شماها در تبلیغات رامی دهد بدانید در زیرکاسه یک نیم کاسه هم شاید باشد.

در پایان این نوشته اگر جمع بندی کنیم:

اول مقصر بانگ مرگزی باید شناخته شود که بدون مجوز و بدون نظارت این موسئسات را دایر می کنند.

دوم : صادر کردن مجوز به موسئسات جدیدی است که بجای دایر کردن شعبه ای جدید در محلات و مراگز مورد نیاز می بایست از بانگ های معروف و قانونی در خواست ایجاد شعبه شود نه مراگزی که با اسامی جدید و افراد بدون نام و نا مشخص بدون اساسنامه یا بدون مجوز دارایی های مردم را بالا می بکشند و احتمال می رود بعدا نیز این کار یک فریبکاری باشد و با جمع اوری پول های مردم و تبدیل اسان ان به ارزهای خارجی از کشور فرار کنند و مردم اسیب مالی به دنبال ان اسیب روحی روانی بعد احتمال دارد با مخالفت با کل نظام و کسترش بی اعتمادی به نظام بانگی منجر شود.

از این کارها در کشور گویی هر روز اتفاقاتی می افتدو به یک روش عادی تبدیل شده است  اگر شبکه خبر این مصاحبه و خبر را نتشار نمی داد  اصل ماجرا را نمی توانستیم درک کنیم. 

 سوم: بعضی از مردم هم  نیر در این گونه مسایل مقصر هستند که عده ای به خاطر سود جویی پول های خود را با خوردن فریب تبلیغاتی به موسئسات و بانگ های غیر معروف و تازه تاسیس شده می گذارند.

ضرب المثلی وجود دارد که بیان ان در اینجا بی تاثیر نیست ان کس که موز می خورد باید پای لغزش ان نیز دوام بیاورد.

 طمع یکی از مسایل اخلاقی است که متاسفانه در مورد سودجویی گریبان گیر بعضی از  مردم ما شده است که می بایست در این مورد رسانه ملی فرهنگ سازی کند البته در همین نوشته از رسانه ملی تشکر میکنم که این مسایل را به اطلاع مردم می رساند.

یا علی و یا فاطمه زهرا ادرکنی