اینجانب طی سالیان دراز عمل کرد تیم ملی و بازی ان و اوردن سر مبیان خارجی را تحت نظر داشته و چون علاقمند به ورزش فوتبال نیز هستم سعی کردم گاها مطالبی را که به نظرم برای سربلندی فوتبال ایران مخصوصا تیم ملی که در ایران بیش از می شود گفت هفتاد میلیونی هوادار دارد را بنویسم
باخت دیروز تیم ملی به تیم ملی لبنان باردیگر نشان میدهد مشکل تیم ملی یا تیم های لیگ برتر مسئله مربی خارجی یا داخلی نیست.
مشکل اصلی تجاری کردن و متاسفانه تجاری شده تیم های در جهان و در ایران می باشد.
مشکل اصلی تفکر بازی کنان می باشد اینجانب اعتقاد دارم اکثر اعضای تیم ملی می بایست بازنشسته شوند و مخصوصا پیشنهاد می کنم از شهرستانها عضو گیری با دقت و مطالعه عضو گیری شود.
باز شدن مدارس و قبول کردن دانش اموز در رشته فوتبال
اجازه ندهید هیچ عضو تیم ملی به کشورهای عربی یا اروپایی رفته و بازی کند و الا تفکر وی تغیر ناپذیر خواهد بود و او با غرور جوانی خودش و با دریافت دلار های عربی تاثیرات منفی رابه اعضای دیگر تیم انتقال خواهد داد.
تجربه ثابت کرده هر عضو تیم از همه تیم های کشور به کشورهای عربی یا اروپایی رفته و بعد باز گشته به ایران از ان پس دیگر حتی در تمرینات تیم شرکت نکرده و به حرف و سخنانان مربی تیم نیز گوش فرا نمی دهد نمونه ان در ایران را شماها از من بهتر می دانید.
یکی از مشکلات اساسی که در ده سال گذشته در ایران رواج پیدا کرد دایر شدن مدارس اموزش فوتبال بود صادر کردن مجوز از طرف مسئولین دولتی مشکلی است که این اموزشگاه ها با دادن وعده و قول هایی مانند اینکه اگر فرزند شما در اموزشگاه ما دوره ببیند احتمال بازی در دو تیم معروف مانند پیروزی و استقلال حتمی است و شانش انها در ورود به این دو تیم بالا می رود و متاسفانه این اموزشگاه ها با تبلیغات غیر نظارتی و گاها با دور زدن مراحل قانونی توانسته اند فرهنگ پول پرستی و رسیدن به جایی که بتوانند وارد تیم های دسته اول یا لیگ برتر شوند را در ده سال گذشته در ایران تبلیغ و ترویج و نهادینه کنند.
حقیقت امر این است مسئولان کشور نیازمند تغیر اساسی در مورد کل ورزش و رشته های مختلف هستند.
تجاری کردن ورزش کار شرکت های غربی می باشد متاسفانه در ایران کسانی هستند در رشته ورزش نیز فتوکپی روش غربی را انتخاب و به عمل و اجرا گذاشته می می گذارند زیرا از این طریق میلیون ها شاید میلیاردها تومان نصیبششان میشود و این روش غلط و تجاری کردن ورزش کار درستی نیست.
اما زمان تغیر کرده از اول نبوده و نیست و باید چاره ای نسبت به اوضاع کنونی جهانی و مخصوصا منطبق با فرهنگ ایرانی انجام داد.
به نظرمن امکان برگشت به عدم تجاری سازی در ورزش در کشور مخصوصا فوتبال وجود ندارد.
یکی از رها هایی که به نظرم می رسد خصوصی سازی کل ورزش باشرایط نظارتی و واگذاری یا فروش تیم های بزرگ به افراد یا سازمان ها یا کارخانه ها داخلی ایرانی می باشد.
اگر در این کار عجله نکنیم و طرح هایی با استفاده کردن از کسانی که واقعا فن ورزش و فوتبال را می دانند و نمی خواهند از طریق فوتبال به مقام یا پول و ثروت برسند که اینگونه افراد گویی در ایران و درجهان این روزها به کیمیا تبدیل شده اند و کار بسیار مشکلی می باشد می بایست طرحی تازه و نو به اجرا گذاشته شود و الا مشکل اصلی که به نظر من دولتی بودن تیم ها و مخصوصا مشکل بزرگتر دلال بازی این حرکت خیا نتکارانه ملی من نام می گذارم ادم های مدعی و ریش دار گذاشته و تسبیح بدست ولی در دل رسیدن به ثروت و بعد قدرت و خرید و فروش بازی کنان گاها مغرور ایرانی همچنان به ورزش کشور ضربه خواهد زد.
انجانب به مسئولان ورزشی پیشنهاد میدهم کار ورزش و مخصوصا فوتبال را بسیار جدی بگیرید
فوتبال می تواند در صورت عدم طراحی صحیح و ادامه شرایط کنونی برای کشور در سطح سیاسی فاجعه بار باشد.